امام حسین تعبیر کردند | تعبیرستان
امام حسین تعبیر کردندداستان و حکایتدانستنیها
×
بستن

امام حسین تعبیر کردند

در کتاب مفتاح الجنة روایت شده که روزى عربى داخل مسجد حضرت رسول صلى الله علیه و آله شده و از خلیفه آن حضرت سوال نمود، ابوبکر را نشان دادند، پیش آمد و گفت: اى خلیفه، شب گذشته خواب عجیبى دیدم، فراموش کرده ام، مى خواهم که خواب مرا با تعبیرش بیان کنى. ابوبکر گفت: اى عرب خواب تو را مغیبات است ما از علم غیب بى بهره ایم او را نزد عمر فرستادند، مثل ابوبکر جواب داد او را پیش عثمان فرستادند، مانند اولى و دومى جواب شنید، پس ابوذر (ره) به او رسید، بعد از درک مطلب گفت: اى عرب بیا برویم نزد وصى و خلیفه بر حق جناب رسول صلى الله علیه و آله. حضرت به او فرمود: اى عرب چه مطلب دارى؟ عرض کرد: خوابى دیده ام که از یادم فراموش شده است، مى خواهم خوابم را با تعبیرش بیان فرمایى، آن حضرت روى مبارک را به مظلوم کربلا کرده و فرمود: اى نور دیده! خواب این مرد را با تعبیرش بیان کن، عرب تعجب کرد و عرض کرد: اى مولى یک ساعت پیش از این، مرا نزد سه نفر از اصحاب پیغمبر که ادعاى علم و خبردارى مى نمودند، بردند، هیچ یک نتوانستند جواب دهند، اکنون مرا به طفلى رجوع مى فرمائى؟! حضرت فرمود: این فرزند پیغمبر است از هر چه که مى خواهى سوال کن! امام حسین علیه السلام فرمود: اى عرب در خواب دیدى که در کنار شط فرات ایستاده اى چند ستاره درخشان از آسمان پیدا شد، و بعد یک، به یک در زمین کربلا افتاده و پنهان شده و در همان جا غروب کردند، بعد از آن دیدى یک ماه درخشان مثل طشت طلا پر از خون پیدا شد او نیز در آن جا غروب کرد. عرض کرد، بلى! یابن رسول الله خوابم چنین است، حالا تعبیرش را بفرما، حضرت امیر علیه السلام فرمود: اى عرب از تعبیرش در گذر! عرب اصرار و تاکید بسیار کرده و دست بردامان امام حسین علیه السلام زده التماس تعبیر نمود، آن جناب فرمود: اى عرب خوب دیده اى آن زمین، محل دفن و قبر من است و آن ستاره ها جوانان من هستند، و آن ماه مانند طشت طلا پر از خون، من هستم که مرا کوفیان بى وفا مهمان خواسته و در همان کنار فرات مرا با جوانان و برادران و اصحابم با لب تشنه و شکم گرسنه و بدن مجروح شهید خواهند کرد، آن عرب گریسته و مسلمان شد .


منبع: کشکول النور ج 2، ص 10، به نقل از کتاب مفتاح الجنة



ارسال نظرات

کد امنیتی شکل بالا در کادر زیر درج شود