چه خوابی دیدی؟
| |||
سلام من تو خواب دیدم مادر آقایی که دوستشون دارم بهم یه لیوان شربت که رنگش زرد خوشرنگ بود، تو ذهنم میگفتم زعفرانه، بهم داد، توشم تخم شربتی ریخت، هم زد و با محبت بهم داد گفت بخور تو دوس داری احساس شیرینی و خوشمزگی میکردم میخواستم بدونم تعبیرش چیه | |||
| |||
سلام وقت بخیر این خواب ربطی به مادرش نداره و ایشون نماد و سمبول احساسات شدید و غیر عقلانی خوده این آقاست و شربت دادنش نشونۀ ازدواج با شما هستش. یعنی تعبیر خواب شما اینه که ایشون دارن از روی احساسات شدید و غیر عقلانی با شما ازدواج میکنن (چون شاید تناسب کافی با هم نداشته باشید). | |||
| |||
سلام خسته نباشید 🙏من خواب دیده بودم که زلزله اومده بود که من تو خونه بودم (ما در برج زندگی میکنیم) و من از پنجره داشتم بیرون رو تماشا میکردم که یهو برج های دیگه ریختن و بعد برجی که من در ان بودم شروع به لرزیدن کرد و من گفتم میدونم میخوام بمیرم اما فقط از خدا میخوام دردی نداشته باشم و بعد برجی که توش بودم ریخت و من چشمامم رو بستم و یک دفعه همه جا نور سفید اومد و گوش هایم سوت کشید. تعبیرش چی میشه بگید ممنون میشم🙏 | |||
| |||
سلام وقت بخیر با توجه به توضیحات تکمیلی ارائه شده از سوی شما توی این خواب زلزله نشونۀ بلای اعتیاد هستش که همه گیر شده و به خانوادۀ شما هم سرایت کرده. اما با توجه به این که نهایتاً نور سفید مشاهده کردین ان شاء الله از این وضعیت خلاص خواهید شد. | |||
| |||
سلام خدمت شما بنده خواب میدیدم که سیب پوست میکَندم (سیب قرمز نبود و از این سیبهای زرد داخل بازار بود)و میخوردم و پوستش رو به داییم میدادم (حالا یادم نیس که داییم پوستش روو میخورد یا نه ، فقط پوست سیب رو که میکندم میدادم بهش) | |||
| |||
من هم خدمت شما سلام عرض می کنم این خواب هم مربوط به ایشونه و هم مربوط به والدین شما .. با توجه به این خواب به نظر میرسه که شما هم باید نسبت به چنین اشخاصی توجه کامل و درستی داشته باشید و به خوبی به وضعشون رسیدگی کنید و کمک حالشون باشید. | |||
| |||
با سلام در خواب دیدم که یکی از مدیرانم قسمت کوچکی از بالای مقنعه در ناحیه پیشانی مرا گرفته و ضمن کشیدن آن من نیز به دنبالش میروم به شکل کشیده شدن نبود انگار با خود بردن بود . در خواب احساس میکردم به من محبت دارد و از روی تندی نبود. گاهی دستهایش را هم پشت کمرم قرار میداد که من حرکت کنم. در خواب یکدفعه به خودم آمدم که من چرا این مدلی با او میروم ومقنعه از دست او جدا کردم. تعبیر خوابم چه می تواند باشد؟ تشکر | |||
| |||
سلام وقت بخیر تعبیرش اینه که ایشون اصولاً نسبت به شما نظر بدی نداره و میتونید خودتون اختیاراً با ایشون همکاری و همراهی کنید. | |||
| |||
سلام. وقت بخیر مادرم خواب دیده یه تک پوش طلا داره و دستش کرده، تک پوش رو بالای دستش میبره که دوستش نبینه، همین حین تک پوش میاد پایین دست و دوست مادرم اون رو میبینه و میگه خیلی قشنگه، بعد از رفتن دوستش مادرم با خودش میگه نباید تک پوش رو میدید، حالا میگه میخواست کلاس بزاره... | |||
| |||
سلام وقت شما هم بخیر با توجه به توضیحات تکمیلی ارائه شده از سوی شما تعبیرش اینه که برای ازدواج شما نباید دنبال حرف مردم باشه .. نباید به ظاهر دخترها و وضعیت مالی خانوادش توجه کنه. | |||
| |||
با سلام، خواب دیدم در فضای باز ی یهو یه عالمه موش هجوم آوردن و کل محوطه پر از موش بود ، موش های تمیز سفید و دورنگ سفید قهوه یی یا کرم ، من بعد دیدن اون همه موش وحشت زده شدم و روی نیمکتی که همراه دوست همسرم (که شب گذشته دیدم که واسم تعجب آورعه چون خیلی ارتباط چندان و صمیمیتی وجود نداره) نشسته بودم . از ترس نزدیک شدن موش ها پاهامو روی نیمکت جم کردم که یهو یه موش رو دیدم که به من نزدیک شد و من از ترس در صدد دور کردن اون موش از خود براومدم ولی بخاطر ترس از خواب پریدم. | |||
| |||
سلام وقت بخیر با توجه به توضیحات تکمیلی ارائه شده از سوی شما اون موشها نماد و سمبول همون مهمانهایی هستند که شب گذشته در کنارشون حضور داشتین. در واقع این خواب میخواد بگه که ارتباط و حضور در کنار چنین اشخاص نادرستکار و فاسقی باعث گرفتاری شما میشه و بنابراین لازمه که توی چنین مجالسی شرکت نکنید. | |||
| |||
سلام علیکم وقتتون بخیر خواب دیدم برای اینکه صرفه جویی کنم نرفتم برای کوتاه کردن مو پیش آرایشگر بلکه رفتم پیش یک خانم همسایه که آشنا بود تو خواب.موهای جلوی سرم را کوتاه کرد،مشغول کارهای خودش شد، بعد رفتم پیش یک آقا که بقیه موهایم را کوتاه کند که نشد بعد برگشتم که یادم افتاد این آقا نامحرم بود با اینکه خودم و ایشان مقید بودیم ولی رعایت محرم و نامحرم نکردیم! دوباره رفتم پیش آن خانم که بقیه موهایم را کوتاه کند. | |||
| |||
سلام وقت شما هم بخیر به طور کلی تعبیرش اینه که برای اصلاح خودتون نباید دچار اشتباه و کج روی بشید. شاید با توجه به شرایط شما تعبیر مربوط به همین سفر حج هستش. بنابراین توی این سفر مراقب باشید تا گرفتار مسائل حرام نشید (به عنوان مثال همین قضیه محرم و نامحرم و ...). | |||
| |||
ضمن عرض سلام و وقت بخیر بنده خواب دیدم یکی از دانشمندان که از اساتید و الگوی بنده هستن از روی پلهها افتادن و من دست ایشون رو گرفتم و کمکشون کردم بلند شدن. عذاب وجدان داشتم که نامحرم هستن ولی با خودم میگفتم باید کمکشون کنم. من همینطوری دستشون رو گرفته بودم و توی راه رفتن بهشون کمک میکردم. یک تحته کوچکی بود که من روش چند تا سوال نوشته بودم که استاد راهنماییم کنن جواب بدم. ایشون تا تخته رو دیدن کلی تعریف کردن که چقد زیبا نوشتی و خودشون هم یه گچ برداشتن و یک شعری در ارتباط با امام رضا روی همون تخته نوشتن و گفتن حالا خیلی زیباتر شد. رفتن پیش اساتید دیگه و همش از من تعریف میکردن. منم با خودم میگفتم باید این تخته رو بدم قابش کنن و برای همیشه نگه دارمش. با سپاس فراوان | |||
| |||
من هم خدمت شما سلام عرض می کنم این خواب ربطی به اون استاد نداره و ایشون نماد و سمبول هدایت در دین و ایمان خوده شماست. با توجه به توضیحات تکمیلی ارائه شده از سوی شما تعبیرش اینه که در مورد ناراحتی از گناهان گذشتۀ خودتون نباید افراط و تفریط کنید و می بایست اعتدال داشته باشید و افکار باطل به خودتون راه ندین. یعنی نه اونقدر بیخیال باشید و نه اون قدر ناامید. | |||
| |||
سلام خواب دیدم که عروسیمه،لباس عروس پوشیدم ولی دامادبلوز وشلوار ساده برتن کرده که مناسب نبود.صدای موزیک نشنیدم ولی جشن عروسی رومیدیدم .شام پلووماهی بود،بعدهمه سواراتوبوس شدیم .دامادکنارمادروخواهرش دراتوبوس مشغول صرف شام بود.ومن بامرددیگری درحال صحبت بودم که انگاراوهم خاطرخواه من بود.سپس پیش دامادرفتم وگفتم چیزی لازم داری گف بله نان بیار،خیلی گرسنه ام،بعد که نان آوردم پیشش نشستم وباقیمانده ماهی ظرف اوراخوردم.باخودم میگفتم چرادامادبه من نگفت باهم غذابخوریم!یامادرش چه زن ساکتی است ،احتمالاازینکه من زن پسرش شدم تعجب کرده. بعدمهمان ها رفتن ومن ودامادوخانواده اش به خانه ای رفتیم،همه خوابیدن ومن واودرپذیرایی بودیم،به دامادگفتم چه فامیل داغونی داری میگفتن ماچقدر هدیه دادیم که بعدا برایمان جبران کنیداوهم حرفم را تایید کرد. بعدمن دوست داشتم معاشقه کنیم ولی دامادگفت من اهل اینچیزانیستم،تمام رفتارهای دامادمن مرامتعجب میکردکه اون وانمودمیکردخیلی عاشقم ولی الان چقدرسردرفتارمیکنه وچیزی که قبل ازدواج بودباالان متفاوته. امامن اورادرآغوش گرفتم وادامه دادم،واوهم همراه شد.ودیدم لباسهاش رودراوردوخواست درپذیرایی که یکنفردیگرهم خواب بودنزدیکی کنیم،وآلت بزرگی داشت،اما من گفتم بریم داخل اتاق،اینجاممکن بیدارشوند،ولی اهمیت نداد ومن با ناراحتی بلند شدم و پیش پدر ومادرم درجای دیگررفتم وبه آنها که خواب الودبودن سرزدم اما میخاستم مجددبه پیش دامادبروم که ازخواب بیدارشدم. | |||
| |||
سلام وقت بخیر چون متاهل هستید این خواب ربطی به ازدواج و آمیزش و ... نداره. با توجه به توضیحات تکمیلی ارائه شده از سوی شما ازدواجتون نشونۀ افزایش مال و اموال و بهتر شدن وضع شغلی همسرتون هستش. بنابراین ایشون برای بهتر شدن وضعیت نباید سراغ مشاغل نامناسب بره. | |||
| |||
سلام در خواب من و پسرِ ۱۰ ساله ام در حال نماز بودیم که بعد از اتمام نماز من شروع به نماز دو رکعتی کردم و ایشان تقریبا داشتند اعمال من را کم و بیش تکرار می کردند و من بعد از اتمام نماز شروع به خواندن آیه الکرسی به صورت مکرر کردم و افرادی در محل بودند که نمی دیدم و واضح نبودند تقریبا ما در روشنایی و بقیه در تاریکی بودند و به عبادت پسرم از جهات مختلف (قرائت و...) ایراد می گرفتند. | |||
| |||
سلام وقت بخیر با توجه به توضیحات تکمیلی ارائه شده از سوی شما این خواب ربطی به نماز و همچنین پسرتون نداره. در واقع این خواب مربوط به بازگشت شما به اداره ای هستش که قبلاً کار میکردین و ایراد گرفتن از پسرتون نشونۀ ایرادهای مکرری هستش که از شما یا پرسنل زیر دستتون میگیرن. | |||
سوالهای متداول