داستان و حکایت
داستان و حکایت
شخصى را مى شناسم ، دانشمندى اديب و احتياط كار و وارسته بود، مردم به او احترام خاصى مى كردند، حدود پانزده سال است كه از دنيا رفته است .متأ سفانه از خصوصيات او اين بود كه از مجالس عزاى سيد شهيدان امام حسين (ع ) كنار مى كشيد و ادامه مطلب...
عالم بزرگوار شيعه مرحوم محقّق در خواب ديد كه كسى به او مى گويد: فردا صبح برو و اوّلين كسى كه وارد مسجد مى شود احترام كن .از خواب برخاسته هنگام صبح به مسجد رفت ، ديد سگى وارد شد. آقا، سگ را از مسجد بيرون راند. شب بعد مجدداً ادامه مطلب...
كاروان حسينى در حركت است ، در حين حركت ، ابا عبداللّه عليه السلام را خواب فرا گرفت ، سر را بر روى قاشه اسب يا به اصطلاح خراسانى ها بر قربوس زين گذاشت .طولى نكشيد كه سر را بلند كرد و فرمود: انا للّه و انا اليه راجعون .تا ادامه مطلب...
شخصى رفت نزد مرحوم صاحب مقامع ، گفت :ديشب ، خواب وحشتناكى ديدم .- چه خوابى ديدى ؟- خواب ديدم با اين دندانهاى خودم گوشتهاى بدن امام حسين عليه السلام را دارم مى كنم .صاحب مقامع از اين سخن لرزيد سرش را پايين انداخت مدتى فكر كرد، گفت : شايد ادامه مطلب...
دلسوختهاى هر شب خدا را مىخواند و ذكر ((الله )) از دهان او نمىافتاد. در همه حال لفظ ((الله )) بر زبان داشت و يك دم از اين ذكر، نمىآسود.شبى شيطان به سراغش آمد و گفت: ((اين همه الله را لبيك كو؟ چگونه او را اين همه مىخوانى و هيچ ادامه مطلب...
بعضى از موثقين اهل علم در نجف اشرف نقل كردند از مرحوم عالم زاهد شيخ حسين بن شيخ مشكور كه فرمود در عالم رويا ديدم در حرم مطهر حضرت سيدالشهدا(ع ) مشرف هستم و يك نفر جوان عرب وارد حرم شد و با لبخند به آن حضرت سلام كرد ادامه مطلب...
از جمله كسانى بعد از مرگ عذاب برزخى خود را مى بينند قاضيانى هستند كه خيانت مى كنند و حق را به حق دار نمى دهند يا مايل نيستند حق به حق دار برسد به يك نمونه از آن توجه كنيد.امام باقر عليه السلام فرمود: در بنى اسرائيل يك نفر ادامه مطلب...
در شهر سمرقند، يكى از مسلمانان ، بيمار شد. نذر كرد كه اگر سلامتى خود را باز يابد مزدكار روزهاى جمعه خود را به نيت پدر و مادرش كه از دنيا رفته اند صدقه دهد.او پس از مدتى سلامتى خود را باز يافت و به نذر خود وفا كرد و ادامه مطلب...
از ابى قلابه نقل شد كه : ايشان در خواب ديد، داخل قبرستانى شده است و مثل اين كه همه قبرها شكافته شده و مردگان از آن ها بيرون آمده و در كنار آنها نشسته و در مقابل هر كدام طبقى از نور گذاشته اند. در ميان آن ها فقط ادامه مطلب...
صالح مرى : از جمله زاهدها و عبادت كنندگان بصره است . گويد: شب جمعه اى به سوى مسجد جامع رفتم در بين راه به قبرستانى گذشتم . در وسط آن نشستم تا خوابم برد. در عالم خواب ديدم قبرها شكافته شد و از هر قبرى شخصى بيرون آمد و ادامه مطلب...